فهرست مطالب

پژوهشنامه تبلیغ و ارتباطات دینی - سال دوم شماره 3 (پاییز و زمستان 1393)

پژوهشنامه تبلیغ و ارتباطات دینی
سال دوم شماره 3 (پاییز و زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/09/29
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حسن یوسف زاده، ابراهیم فیاض صفحات 5-35
    در سال های اخیر فلسفه میان فرهنگی به عنوان یک رشته دانشگاهی جایگاه خود را در کشورهای غربی باز کرده است. فلسفه میانفرهنگی در پی در اختیار نهادن طرز تفکری برای توسعه «فرهنگ گفتو گویی» میان واحدهای فرهنگی، به منظور ظهور قابلیت های جدید- فهم- اراده و خرد جمعی- جهت حل مشکلات انسان معاصر، و تعالی و پیشرفت است. اندیشه میان فرهنگی نه یک فرضیه نظری فلسفی صرف، بلکه راهبردی علمی برای برونرفت از بن بست های فلسفی و فرهنگی است تا انسان ها بتوانند برغم برخورداری از «دگرگونی»، «دیگری» را لزوما تهدیدکننده یا دشمن هویت «خودی» قلمداد ننمایند. پژوهش حاضر تلاش میکند با استفاده از روش توصیفی و تفسیری به این پرسش پاسخ بگوید که: فلسفه میان فرهنگی تا چه حد با اندیشه اسلامی سازگار است و نگاه اسلامی (قرآن کریم) چه سازوکارهایی را برای مفاهمه و خروج از بن بست های کنونی در اختیار بشر قرار می دهد.حاصل بررسی این شد که: دیدگاه اسلامی با الهام از آیات قرآن کریم و سیره و سنت ائمه معصومین:، دستکم سه مبنا برای مفاهمه در اختیار بشر امروز قرار می دهد که عبارتند از: اسلام (که در قلمرو امت قابل طرح است)، ظرفیت های مشترک ادیان و نیز فطرت بشر. هر سه مبنا در حقیقت به سمت توحیدگرایی جهت گیری می کنند. خلاصه کلام این است که بشر امروز جز با کمک گرفتن از ظرفیت های ادیان، نمی تواند بحران های اجتماعی و معرفتی را حل کند.
    کلیدواژگان: ارتباط میان فرهنگی، مفاهمه، فطرت
  • جعفر رحمانی، رضا ابروش صفحات 37-76
    گسترش ابزارهای ارتباطی موجب تسهیل ارتباطات بین فرهنگی می شود. با افزایش ارتباطات بین فرهنگی و تلاش رقبای ستیز کننده برای تخریب فرهنگ اسلامی در جوامع مسلمان، صیانت از فرهنگ امری مهم و حیاتی قلمداد میشود. این مساله توجه نهادهای فرهنگی و افراد مربوطه را میطلبد. بر این اساس تدوین برنامه ای مناسب به منظور توسعه و صیانت فرهنگ اسلامی نیازمند رصد آینده است تا با شناسایی فرصتها و تهدیدهای فراروی، بتوان آینده مطلوبی را برای فرهنگ اسلامی رقم زد. این پژوهش با طرح این سوال که (جایگاه فرهنگ اسلامی در آینده چگونه است؟) با استفاده از روش تحلیل روند و تکنیک دلفی، عناصر مهمی همچون طبیعت نوجوانی، فناوری و جهانی شدن را به عنوان پیشرانه ای فرهنگ اسلامی شناسایی مینماید. سپس روندهای هر یک از پیشرانه ای مذکور را سرشماری و بر اساس آن با تدوین یک ماتریس 2×2 به تدوین و ترسیم چهار آینده نگری برای آتیه فرهنگ اسلامی میپردازد. پس از بررسی های انجام شده زیر برای آینده فرهنگ اسلامی قابل تصور میباشد: آینده نگرهای مطلوب عبارتند از: «انسان عامل تثبیت فرهنگ»، «ابزار و فرایند عامل تثبیت فرهنگ»، و آینده نگری های نا مطلوب نیز عبارتند از: «انسان عامل تخریب فرهنگ»، «ابزار و فرایند عامل تخریب فرهنگ»
    کلیدواژگان: آینده، فرهنگ اسلامی، جهانی شدن، پیشران، روند، آینده پژوهی
  • حسن خیری، محمد حیدری، عباس منصورنژاد صفحات 77-103
    نوشتار حاضر باهدف بررسی تاثیر مدیریت ارتباطات مجازی بر اخلاق سازمانی (متغیرهای عفت، اعتماد و حریم خصوصی) تدوین شده است. این مقاله از نظر هدف کاربردی، از نگرش ماهیت و روش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کارمندان دانشگاه بین المللی المصطفی (174 نفر) تشکیل دادهاند و با توجه به استفاده از فرمول« کوکران» نمونه آماری 120 نفر در نظر گرفته شده است. همچنین نمونه گیری نیز به صورت تصادفی ساده شکل گرفته است. درجمع آوری داده های پژوهش نیز از دو روش کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسش نامه محقق ساخته که آزمون پایایی و روائی بر روی آن صورت پذیرفت) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار استنباطی (آزمونt تک نمونه، همبستگی پیرسون) بهره گرفته شده است. نتیجه به دست آمده نشان داد مدیریت ارتباطات مجازی موجب اختلال در اخلاق سازمانی میگردد. در پایان با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهایی برای بهبود تاثیرات مدیریت ارتباطات مجازی بر اخلاق سازمانی ارائه گردیده است.
    کلیدواژگان: مدیریت ارتباطات مجازی، اخلاق سازمانی، عفت، اعتماد، حریم خصوصی
  • سید محمدعلی غمامی صفحات 105-130
    هدف این تحقیق ارائه روی آوردی قرآنی نسبت به ارتباطات است و درصدد بیان این ایده است که ارتباطات در نگاه دینی اصولا باید به شیوه دعوتی باشد. برای توضیح این ایده، در ابتدا بر مبنای مطالعه معناشناختی، دعوت را تعریف کردیم و در گام بعد در یک مطالعه استنطاقی- تطبیقی مستمر، روی آورد قرآنی دعوت را با دو نظریه مهم ارتباطات و در دو سطح کلان و خرد تحلیل نمودیم؛ نظریه کنش ارتباطی «یورگن هابرماس» و نظریه دریافت «استوارت هال». تفاوت بنیادین میان روی آورد دعوت با دو نظریه ی دیگر را می توان با مفهوم «قصد» (النیه) و نسبت آنها را با سه شیوه ی برهان، خطابه و جدل توضیح داد. در نگاه هابرماس، کنش آرمانی باید هر سه شیوه ی مذکور را واجد باشد. بر این اساس وی الگوی سه جهانی خویش را ارائه می دهد که در آن کنش باید به هر سه جهان ارجاع دهد و بر این اساس سه ادعای اعتبار واقعیت، صحت و صداقت را محقق سازد. اما این سه ادعا و سه جهان و سه شیوه چگونه می خواهند در یک کنش جمع شوند؟ هابرماس کنش ارتباطی را یک مجموعه می پندارد که باید دارای آن سه مدل کنش باشد. اما در روی آورد دعوتی با اضافه شدن قصد، جریانی _ به جای جهان_ شکل می گیرد که سه جهان، سه مدل و سه اعتبار فوق در قالب یک کنش متحد می شوند.
    کلیدواژگان: دعوت، فطرت، حکمت، موعظه، جدال، کنش ارتباطی، رمزگذاری و رمز گشایی
  • داود رحیمی سجاسی، علی دهقان طزرجانی صفحات 131-155
    این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوال است که عقلانیت مورد نظر «وینچ» برای فهم، در ارتباط با دیگر فرهنگ ها چیست؟ «وینچ» برای فهم فرهنگ ها، زبان متکثر مقید به قواعد اجتماعی را طرح میکند و چون تحویل به یک قاعده را تقلیل گرایی میداند، بنابراین معیاری فرا عقلانی و فرافرهنگی، در دنیای چند فرهنگی معاصر را محقق نمی داند. او مدعی است، هر فرهنگی قواعد خاص خود را دارد و عقلانیت کنش ها با همان قواعد سنجیده می شود. «وینچ» اگر چه خود را نسبی گرا نمی داند ولی در او رگه هایی از نسبی گرایی قابل مشاهده است. در نهایت رویکرد تفسیرگرایانه «وینچ» از منظر اسلامی مورد نقد قرار خواهد گرفت. روش تحقیق این مقاله در بخش تحلیل، روش تحلیل تماتیک (تحلیل مضمون) و در بخش جمع آوری داده ها نیز اسنادی میباشد.
    کلیدواژگان: وینچ، عقلانیت، قواعد اجتماعی، تفسیرگرایی
  • عماد افروغ، محمد آقاسی صفحات 157-184
    برخلاف علوم انسانی و اجتماعی متداول، فلسفه اجتماعی صدرایی مبتنی بر ناثنویت گرایی کل گرای توحیدی است که بر روش مبتنی عقل و برهان استوار شده است. به همین دلیل است که بحث و تبیین در این زمینه هم جدید بوده و هم تا حدودی متفاوت خواهد بود. فلسفه اجتماعی به معنای عام کلمه به راه های تعامل میان هنر و جامعه در وجهی می پردازد که در عین حال با واقعیت ریشه های فرهنگی و فلسفی جامعه نیز ارتباط دارد. در فلسفه اجتماعی هنر صدرایی هنرمند با حقیقت هستی مرتبط است، به شکل دائم جامعه مطلوب را در نظر دارد و هر آنچه می بیند و درک می نماید را با آنچه حقیقت دارد می سنجد و می کاود. در اندیشه صدرایی بین ذات، غایت و خدا نسبت است؛ و در اینجاست که می توان از هنر انتظار روشنگری و روشنفکری را داشت. در این نگره هنرمند خود را در برابر حقوق فرهنگی جامعه که منوط و مربوط به تمامی مولفه های فرهنگ است، مکلف و موظف می بیند؛ پس می توان فلسفه اجتماعی هنر صدرایی را انتقادی نیز دانست.
    کلیدواژگان: حکمت متعالیه، فلسفه اجتماعی، ثنویت گرایی، ناثنویت گرایی